سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

  در خزان آمدی و یار بهارم کردی  قد بر افراشتی و آیینه دارم کردی  گل فردوس برین را زدی بر جیب خیال  عطر گیسو بفشاندی و شکارم کردی  چون عروسان ختن دیدمت ای سرو چمن  به جنونم زدی بی صبر و قرارم کردی  نشئه ام ساختی و مستی دوچندانم شد  ز خمار نگه ات باز خمارم کردی  منی بی طاقت نادیده ای سرآسیمه  به نظر بازی خود سحر هزارم کردی  آتش عشق چنان کرد مرا نا آرام  پنجه ای شوق گشودی به کنارم کردی  جام لب بر لبِ می تشنه ای من بنهادی  ز هرچه اندوه ای فلک بود فرارم کردی  دکمه ای چاک یخن را به رخم بکشادی  بیخود از خوردن همروت و انارم کردی  در سرایی دل دیوانه‌ی از خود بیزار  دست و پا بستی و در بین شرارم کردی  تا دلم خواست که بوسم کف پاهای تو را  ساق سیمین خودت حلقه ای دارم کردی  بردی در قلزم سرچشمه ای دریا وجود  هرچه در ساغر آن‌ بود نثارم کردی  تا شدیم محو ازان رغبت هنگامه پذیر  سایه ای پیکر نیلوفری بارم کردی  تو به محمود ببخشیدی همه عالم را  همرهی تار محبت تو حصارم کردی ------------------------  بامداد دوشنبه 10 میزان 1402 خورشیدی  که برابر میشود به October 2, 2023  سرودم  احمد محمود امپراطور

در خزان آمدی و یار بهارم کردی

قد بر افراشتی و آیینه دارم کردی

گل فردوس برین را زدی بر جیب خیال

عطر گیسو بفشاندی و شکارم کردی

چون عروسان ختن دیدمت ای سرو چمن

به جنونم زدی بی صبر و قرارم کردی

نشئه ام ساختی و مستی دوچندانم شد

ز خمار نگه ات باز خمارم کردی

منی بی طاقت نادیده ای سرآسیمه

به نظر بازی خود سحر هزارم کردی

آتش عشق چنان کرد مرا نا آرام

پنجه ای شوق گشودی به کنارم کردی

جام لب بر لبِ می تشنه ای من بنهادی

ز هرچه اندوه ای فلک بود فرارم کردی

دکمه ای چاک یخن را به رخم بکشادی

بیخود از خوردن همروت و انارم کردی

در سرایی دل دیوانه‌ی از خود بیزار

دست و پا بستی و در بین شرارم کردی

تا دلم خواست که بوسم کف پاهای تو را

ساق سیمین خودت حلقه ای دارم کردی

بردی در قلزم سرچشمه ای دریا وجود

هرچه در ساغر آن‌ بود نثارم کردی

تا شدیم محو ازان رغبت هنگامه پذیر

سایه ای پیکر نیلوفری بارم کردی

تو به محمود ببخشیدی همه عالم را

همرهی تار محبت تو حصارم کردی
------------------------

بامداد دوشنبه 10 میزان 1402 خورشیدی

که برابر میشود به October 2, 2023

سرودم

احمد محمود امپراطور


[ دوشنبه 02/7/17 ] [ 10:59 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

گنجیم که ما بها نداریم راهیم که انتها نداریم زخم سر زخم ناعلاجیم در مانده ایم و دوا نداریم با آنکه شناسد هر که ما را در روز بد آشنا نداریم جا بر دل صخره ها گرفتیم راهی بدل شما نداریم هیهات که فصل نامرادیست ورنه سر مدعا نداریم بشکسته پریم و غصه بر دوش از بهر گریز پا نداریم یاران زمانه ناخرابات سودی به جز از جفا نداریم خورشید و مه هر دو خانه ویران روز و شب روشنا نداریم می خندیم و خنده مان دروغ یست آهنگ دل و نوا نداریم تو و من و مان گرفته عالم از بخت شکسته ما نداریم خاکستر رنج روزگاریم سرمایه بجز دعا نداریم محمود نمی رسیم به جایی چون دیدی جهان نما نداریم ----------------- دوشنبه 03 میزان 1402 خورشیدی که برابر میشود September 25, 2023 سرودم #احمد_محمود_امپراطور شعر و شاعران بدخشان

گنجیم که ما بها نداریم

راهیم که انتها نداریم

زخم سر زخم ناعلاجیم

در مانده ایم و دوا نداریم

با آنکه شناسد هر که ما را

در روز بد آشنا نداریم

جا بر دل صخره ها گرفتیم

راهی بدل شما نداریم

هیهات که فصل نامرادیست

ورنه سر مدعا نداریم

بشکسته پریم و غصه بر دوش

از بهر گریز پا نداریم

یاران زمانه ناخرابات

سودی به جز از جفا نداریم

خورشید و مه هر دو خانه ویران

روز و شب روشنا نداریم

می خندیم و خنده مان دروغ یست

آهنگ دل و نوا نداریم

تو و من و مان گرفته عالم

از بخت شکسته ما نداریم

خاکستر رنج روزگاریم

سرمایه بجز دعا نداریم

محمود نمی رسیم به جایی

چون دیدی جهان نما نداریم

-----------------

دوشنبه 03 میزان 1402 خورشیدی

که برابر میشود September 25, 2023

سرودم

#احمد_محمود_امپراطور

 


[ جمعه 02/7/7 ] [ 1:40 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 135
بازدید دیروز: 327
کل بازدیدها: 1272813