خورشید تابنده عشق | ||
بند مخمس احمد محمود امپراطور بر غزل حضرت ابوالمعانی بیدل رح تـــــــرا تا به عالـــــم پسندیده بودم ز معنـــــی بلنـــــــد تو بگزیده بودم به گلـزار عرفــــــــان خرامیده بودم شبی کز خیــــــال ِ تو گل چیده بودم هم آغوش صد جلوه خوابیده بودم ---------
[ سه شنبه 92/9/5 ] [ 7:53 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
زنده گانی بجهــان عاقبت اش مــــرگ بُوَد [ سه شنبه 92/9/5 ] [ 11:7 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
سروران و فرهیختگان اینبار شما را به معرفی یکی از مشاهیر توانا و خبره که نذیرش در عصر خود از نگاه رهبریت، هنوز به دوره بلوغیت نرسیده بود که شجر سبز دودمانش را هوای اختناق پاییز رسید یعنی پدر بزرگوار خود را از دست داد اما سوگ پدر از همت نه کاست کمر مردانگی خود را در راه علم و دانش محکم بست و در مکتب خانه ی آبائش و مسایل دینی و مذهبی را نزد دست پرورده گان اجدادش آموخت چون محیط آموزش دیگر برایش تنگ شد و ناچار عزم سفر به مناطق دیگر کرد مدتی چندین سال را در بر گفت مدارس و مکتب خانه های که بزرگان تدریس خواندن و نوشتن را میکردند سفر کرد و به تعلیم و تعلم پرداخت تا بدرجه ی بلند علمی خود را رسانید و مورد تهید استادان وقت قرارگرفت، که در آنوقت بلند ترین رتبه ، رتبه میرزای بود و نظام الدین خان، بنام میرزا نظام الدین خان شهرت یافت و در ادارات حکومتی وقت در بدخشان آغاز به ماموریت کرد و از میرزا های مشهور و تیز قلم بود. شخص تیز هوش، تند خوی و فیصح البیان بود خصلتی که همه را شفیته و مجذوب خود کرده بود. زنده گانی بجهان عاقبت اش مرگ بود خرم آنکس که به نیکی ببرند نام از او روحش شاد، یادش گرامی و نامش ستوده باد.
[ دوشنبه 92/9/4 ] [ 11:53 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
[ یکشنبه 92/9/3 ] [ 11:44 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
باشـــد خـدای عشق، خـداوندگار من [ جمعه 92/9/1 ] [ 9:39 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
از مـــا ســــــــلام بر همـــــــگی عاشقان عشق [ جمعه 92/9/1 ] [ 1:40 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |