خورشید تابنده عشق | ||
[ یکشنبه 98/2/1 ] [ 10:26 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
سروران صاحبدل، درودها و تمنیات سبز و بهاری من نثارتان باد.! روز گذشته بیست نهم حمل 1398 خورشیدی به همکاری دوستان و در این همایشِ ادبی- هنری، تعدادی از شاعران، نویسندهگان، حرفها عاشقانه و فریادها بیکرانه بود. دماغمان را عطر گلهای هرچه از آن لحظات همدلی و پر میمنت بنویسم کم است و قلمم را در [ یکشنبه 98/2/1 ] [ 10:22 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
ای شوخ نازدانــــه ی حاضر جواب من [ چهارشنبه 98/1/21 ] [ 1:21 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
پیش از چاشت یکشنبه 18 حمل 1398 خورشیدی نجم العرفا استاد حیدری وجودی از خاطرات شان [ دوشنبه 98/1/19 ] [ 11:1 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
بعد از ظهر امروز نشست مشورتی داشتیم جناب حمیدی صاحب خیلی خردمندانه و با حوصلهمندی ویژه از کارکردهایشان همانند نهادهای دیگر دولتی، مشکلات زیادی فرا راه لوی سارنوالی کشور
و ایجاد ساختار شفاف در این نهادِ خیلی با اهمیت عدلی، آرزومندم که تمام مسند نشینانِ ارگانهای دولتی و
حکومتیِ کشور مانند لوی سارنوال صاحب، زمینهی پاسخگویی و مردم سالاری را
در خاتمه جای دارد که از جناب دکتر راموز مشاور ارشد با مهر، [ دوشنبه 98/1/19 ] [ 8:50 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
بدتــــــر از مــاه خزان است بهاران بی تو
زنــــــدگی آتش جـــان است کماکان بی تو
اشــــک از دیـده روان است پریشان بی تو
انچنیـــــن رنج گـــران است فراوان بی تو
بهتــــــرین جــایی امان است بیابان بی تو
---------------------------------------
سوختــــم سوختم ای شــــــوخ بلا ای کافر
دل چو ماهـــی به شنــا آمده در خون جگر
میـــــدهم جان به نگاه های تو ای مستکبر
آتش آن نیست که آیینـــــــــه زنی خاکستر
سبزه چون خاک عیان است گلستان بی تو
---------------------------------------
گاهی دل می تپـــــــد و گـاه سرم می لرزد
گــــاه از جــــــور زمــــانه کمرم می لرزد
آن کلی بنـــــدی تو در پشت درم می لرزد
پیش تصویر تـــــو کلک هنــــرم می لرزد
چقـــــــــدر زخـــم زبان است نمایان بی تو
---------------------------------------
حلقــــــه ی عشق فکندی و به دامم کردی
دور تـــــر رفتــــی و از دور سلامم کردی
نام دیوانــــگی را بستـــــــه به نامم کردی
بیـــن عشاق جهـــــــان عالی مقامم کردی
محور حـــدس و گمان است گریبان بی تو
---------------------------------------
تا صدای تو شنیدم دل و دین از من رفت
آسمــان چی به خدا خلد برین از من رفت
دست و پا گمشده و عزم متین از من رفت
سخن از چاشنی تلخ و شیرین از من رفت
آری این خواب چنان است به پایان بی تو
---------------------------------------
دل من در طلب ات سوختــــه تا کی باشد
آتش عشــــق من افــروختـــــه تا کی باشد
نــــگه ام در رهـی تو دوختـــه تاکی باشد
این بـــد آمـــوز بــــد آموختـــه تاکی باشد
طبـــع محمود فشــان است شبستان بی تو
---------------------------------------
بامداد دوشنبه 12 حمل 1398 خورشیدی
که برابر میشود به اول اپریل 2019 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور
[ دوشنبه 98/1/12 ] [ 1:58 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
[ جمعه 98/1/9 ] [ 4:27 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 98/1/8 ] [ 3:42 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
امســــال نوبهــــاران رو بر مزار کردم
با جمع دوستـــداران سیــری بهار کردم
عاشق شـــــدم دوبــاره بر زیور طبیعت
در جمع عشقبــازان خود را شمار کردم
رفتم حضور مولا در روضه ی مبارک
از جام شربت عشق خود را خمار کردم
دل شـــــاد بود امــــا انـــــدر حریم آتش
با خویش گریـــــه های بی اختیار کردم
یــــادی ز رفتــــگان و ایــــــام شادمانی
یــــادی ز بود گانـــی این روزگار کردم
از سبزه های نو رس تـا شاخسار پر گل
تا چشم کار میـــکرد بوس و کنار کردم
یک آسمان تمنـــــا یک بــــاغ از تبسم
در کوچه های امیـــــد رفتـه نثار کردم
در اوج کهکشانِ معبــــود خویش رفتـم
در سرزمین رویـــــا شهر و دیار کردم
نوروز و سال نو را فرخنده بـــاد گفتم
محمود واژه ای چنــــد را یادگار کردم
-----------------------------------
دوشنبه 05 حمل 1398 خورشیدی
که برابر میشود به 25 مارچ 2019 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور
[ سه شنبه 98/1/6 ] [ 9:50 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
من اگر باز ز هجر تو سخن می گفتم [ دوشنبه 98/1/5 ] [ 1:10 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |