سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

دور از پیشم مرو درد فراقت ساده نیست  گر نباشی در برم دیوانه میشم میمیرم  احمد محمود امپراطور  AHMAD MAHMOOD IMPERATOR


دور از پیشم مرو درد فراقت ساده نیست

گر نباشی در برم دیوانه میشم میمیرم

احمد محمود امپراطور

 


[ سه شنبه 100/11/26 ] [ 5:6 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

  منتظر باش که فصل دگر آید به میان  و تو بر گردی و همراه تو من عیش کنم  احمد محمود امپراطور

منتظر باش که فصل دگر آید به میان

و تو بر گردی و همراه تو من عیش کنم

احمد محمود امپراطور

 


[ سه شنبه 100/11/26 ] [ 4:58 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

 

جوهر اشعار نغز و بحر احساس و هنر   همچو محمود ار که را لعل بدخشان میکند

جوهر اشعار نغز و بحر احساس و هنر

همچو محمود ار که را لعل بدخشان میکند

احمد محمود امپراطور


[ سه شنبه 100/11/26 ] [ 4:52 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

 دو سال پیش به شعری نوشته بودم من  که آتشی به کمین است و باغ می سوزد  احمد محمود امپراطور

 

دو سال پیش به شعری نوشته بودم من

که آتشی به کمین است و باغ می سوزد

احمد محمود امپراطور

 



[ سه شنبه 100/11/26 ] [ 4:45 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]
  ما بهر دشمنان وطن پل نمی زنیم در پشت هر الاغ کسل جل نمی زنیم پروای کس نداریم و در کشور خود ایم سر را به سنگی ناکس و بزدل نمی زنیم نان و پیاز و همت خود می کنیم نگاه در کافه های اجنبیان مل نمی زنیم خوار غمین و خسته و زاریم چاره چیست اما به بخت گشته تجاهل نمی زنیم از بهر راحتی دو سه روز حیات خویش خاک سیاه به دیده کابل نمی زنیم ها اینکه روز بد بشود آن خطش جداست ورنه به سادگی به تململ نمی زنیم از گوهر خرد به سعادت همی رسیم بوسه بدست سفله و قاتل نمی زنیم رنگ دوی به دشمن و رنگ خودی به خود داریم و خویش را به تأمل نمی زنیم مانند کوه ستاده و مانند سرو سبز چون آب در اذای تشکل نمی زنیم جای که خالق همه عالم بود انیس هرگز به هیچ بنده توکل نمی زنیم محمود وقتی است خدا یار و یاورت بر توغ زیارتی کس سنبل نمی زنیم ------------------------------------ شامگاه شنبه 23 دلو 1400خورشیدی که برابر میشود به 2022/02/12 ترسایی سرودم احمد محمود امپراطور

ما بهر دشمنان وطن پل نمی زنیم

در پشت هر الاغ کسل جل نمی زنیم

پروای کس نداریم و در کشور خود ایم

سر را به سنگی ناکس و بزدل نمی زنیم

نان و پیاز و همت خود می کنیم نگاه

در کافه های اجنبیان مل نمی زنیم

خوار غمین و خسته و زاریم چاره چیست

اما به بخت گشته تجاهل نمی زنیم

از بهر راحتی دو سه روز حیات خویش

خاک سیاه به دیده کابل نمی زنیم

ها اینکه روز بد بشود آن خطش جداست

ورنه به سادگی به تململ نمی زنیم

از گوهر خرد به سعادت همی رسیم

بوسه بدست سفله و قاتل نمی زنیم

رنگ دوی به دشمن و رنگ خودی به خود

داریم و خویش را به تأمل نمی زنیم

مانند کوه ستاده و مانند سرو سبز

چون آب در اذای تشکل نمی زنیم

جای که خالق همه عالم بود انیس

هرگز به هیچ بنده توکل نمی زنیم

محمود وقتی است خدا یار و یاورت

بر توغ زیارتی کس سنبل نمی زنیم
------------------------------------
شامگاه شنبه 23 دلو 1400خورشیدی

که برابر میشود به 2022/02/12 ترسایی

سرودم

احمد محمود امپراطور

[ سه شنبه 100/11/26 ] [ 4:32 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 80
بازدید دیروز: 60
کل بازدیدها: 1254135