سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 غزل گفتی و در عشق خودت تنها شدی شاعر  میان واژگان سبز خود معنا شدی شاعر  کیستی از کدامین کهکشان اینجا تو بر گشتی  که با امثال چندین آسمان پهنا شدی شاعر  تنت را سوختند و سوختی در اشک چشمانت  چگونه با همه این درد بی پروا شدی شاعر  نهادی سر به پیش خوبرویان و نفهمیدم  چرا با اینهمه باز هم تو بی لیلا شدی شاعر  دلت را ریختی در آتش رخسار مه رویان  به خونآب جگر معجون روح افزا شدی شاعر  تو عاشق بودی و عاشق نمودی روی عالم را  به قلب عاشقان درمان شدی مولا شدی شاعر  بسازی مست از خمخانه‌ی افکار خود آری  می استی نشئه استی ساغر و مینا شدی شاعر   میان ژرفنای ظلم بشکستند پر و بالت  به هر افتادن از جا خواستی صحرا شدی شاعر  هزاران گرگ این وادی به دندان کَند احساست  چو آهو با رمیدن های خود مانا شدی شاعر  دلم میسوزد از تنهای و تنها شدن هایت  مگر در انزوای خویشتن والا شدی شاعر  درین دنیا نداری قیمتی تا که حیات استی  به بازار که رفته در پی سودا شدی شاعر  بشارت میدهد محمود زین دیگر چه می خواهی  پسند بارگاهی خالق یکتا شدی شاعر ---------------------------------- جمعه 11 قوس 1401 خورشیدی که برابر میشود به 02-12-2022 ترسایی سرودم احمد محمود امپراطور


غزل گفتی و در عشق خودت تنها شدی شاعر

میان واژگان سبز خود معنا شدی شاعر

کیستی از کدامین کهکشان اینجا تو بر گشتی

که با امثال چندین آسمان پهنا شدی شاعر

تنت را سوختند و سوختی در اشک چشمانت

چگونه با همه این درد بی پروا شدی شاعر

نهادی سر به پیش خوبرویان و نفهمیدم

چرا با اینهمه باز هم تو بی لیلا شدی شاعر

دلت را ریختی در آتش رخسار مه رویان

به خونآب جگر معجون روح افزا شدی شاعر

تو عاشق بودی و عاشق نمودی روی عالم را

به قلب عاشقان درمان شدی مولا شدی شاعر

بسازی مست از خمخانه‌ی افکار خود آری

می استی نشئه استی ساغر و مینا شدی شاعر
 
میان ژرفنای ظلم بشکستند پر و بالت

به هر افتادن از جا خواستی صحرا شدی شاعر

هزاران گرگ این وادی به دندان کَند احساست

چو آهو با رمیدن های خود مانا شدی شاعر

دلم میسوزد از تنهای و تنها شدن هایت

مگر در انزوای خویشتن والا شدی شاعر

درین دنیا نداری قیمتی تا که حیات استی

به بازار که رفته در پی سودا شدی شاعر

بشارت میدهد محمود زین دیگر چه می خواهی

پسند بارگاهی خالق یکتا شدی شاعر

----------------------------------
جمعه 11 قوس 1401 خورشیدی
که برابر میشود به 02-12-2022 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور


[ چهارشنبه 101/9/16 ] [ 11:4 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]


  رفتی به رفتن خود، ما را به غم نشاندی  در خاک و خون تپیدم، ای وای نقشبندی امپراطور  در این نیمه شب خبر درد ناک از درگذشت  استاد هنر و ادب صابر نقشبندی برایم رسید  واقعا تمام رگ و رشته وجود آتش گرفت.  قرار اطلاعات که برایم رسید استاد پس از سپری نمودن  عملیات غده پروستات بعد از چند روز دچار خونریزی شدند  و دکتران خونریزی شان جلوگیر نتوانستند  سر انجام به رحمت حق پیوستند.  از استاد نقشبندی خاطرات شیرین داشتم.  الله متعال روح مبارک شان با جمیع گذشتگان تا قیام قیامت  در لفافه های رحمانیتش شاد و آرام داشته باشد  و به ما و خانواده عزیز شان صبر و استقامت عطا بفرماید.  الحکم لله

رفتی به رفتن خود، ما را به غم نشاندی

در خاک و خون تپیدم، ای وای نقشبندی
امپراطور

در این نیمه شب خبر درد ناک از درگذشت

استاد هنر و ادب صابر نقشبندی برایم رسید

واقعا تمام رگ و رشته وجود آتش گرفت.
رفتی به رفتن خود، ما را به غم نشاندی  در خاک و خون تپیدم، ای وای نقشبندی امپراطور  در این نیمه شب خبر درد ناک از درگذشت  استاد هنر و ادب صابر نقشبندی برایم رسید  واقعا تمام رگ و رشته وجود آتش گرفت.  قرار اطلاعات که برایم رسید استاد پس از سپری نمودن  عملیات غده پروستات بعد از چند روز دچار خونریزی شدند  و دکتران خونریزی شان جلوگیر نتوانستند  سر انجام به رحمت حق پیوستند.  از استاد نقشبندی خاطرات شیرین داشتم.  الله متعال روح مبارک شان با جمیع گذشتگان تا قیام قیامت  در لفافه های رحمانیتش شاد و آرام داشته باشد  و به ما و خانواده عزیز شان صبر و استقامت عطا بفرماید.  الحکم لله  چهارشنبه 14 میزان 1401 خورشیدی
قرار اطلاعات که برایم رسید استاد پس از سپری نمودن

عملیات غده پروستات بعد از چند روز دچار خونریزی شدند

و دکتران خونریزی شان جلوگیر نتوانستند

سر انجام به رحمت حق پیوستند.

از استاد نقشبندی خاطرات شیرین داشتم.

الله متعال روح مبارک شان با جمیع گذشتگان تا قیام قیامت

در لفافه های رحمانیتش شاد و آرام داشته باشد

و به ما و خانواده عزیز شان صبر و استقامت عطا بفرماید.

الحکم لله

چهارشنبه 14 میزان 1401 خورشیدی

[ یکشنبه 101/8/29 ] [ 10:22 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]



  هر نفسم یاد تو را میکنم  خویشتن از غصه جدا میکنم  لذت عشق تو به لب می‌رسد  نام تو را تاکه صدا میکنم  سرخی رخسار تو آید به یاد  خون دلم را به هوا میکنم  جان به لبم لب به لب من گذار  من ز لبت خویش دوا می کنم  خاک قدم های تو را من همیش  در تن خود فکر ردا میکنم  گر ملک الموت شوی جان دهم  گر تو شوی خضر بقا میکنم  هستی به من پادشاهی گلرخان من به درت خویش گدا میکنم  خون سرشک همرهی خون جگر  در کف پای تو حنا میکنم  بیشتر از این تو مکن امتحان  ورنه عریضه به خدا میکنم  داری چو محمود بسا شیفته  لیک خود از ار که جدا میکنم  ------------------------ سه شنبه 05 میزان 1401 خورشیدی  که برابر میشود به  September 27, 2022 سرودم احمد محمود امپراطور AHMAD MAHMOOD IMPERATOR


هر نفسم یاد تو را میکنم

خویشتن از غصه جدا میکنم

لذت عشق تو به لب می‌رسد

نام تو را تاکه صدا میکنم

سرخی رخسار تو آید به یاد

خون دلم را به هوا میکنم

جان به لبم لب به لب من گذار

من ز لبت خویش دوا می کنم

خاک قدم های تو را من همیش

در تن خود فکر ردا میکنم

گر ملک الموت شوی جان دهم

گر تو شوی خضر بقا میکنم

هستی به من پادشاهی گلرخان

من به درت خویش گدا میکنم

خون سرشک همرهی خون جگر

در کف پای تو حنا میکنم

بیشتر از این تو مکن امتحان

ورنه عریضه به خدا میکنم

داری چو محمود بسا شیفته

لیک خود از ار که جدا میکنم
------------------------

سه شنبه 05 میزان 1401 خورشیدی
که برابر میشود به
September 27, 2022
سرودم
احمد محمود امپراطور


[ یکشنبه 101/8/29 ] [ 10:6 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

  دلم برای کسی تنگ میشود ناگه  گلوی من به تهی سنگ میشود ناگه  نگاه من بفتد در حوالی موهوم   غبار آیینه ام  زنگ میشود ناگه  به ذات آدمی تغیر خو فراوان است  وفا و دوستی نیرنگ میشود ناگه  جنون خیالم و بی باده مست و کیفورم  نفس کشیدن من بنگ میشود ناگه  اگر چه عزم سفر کردنی به سر دارم  هوای در بدری ننگ میشود ناگه  به یاد خاطره های گذشته می افتم  قیام قامت من چنگ میشود ناگه  به گریه سر کنم آغاز مصرع غزلم  به خنده خنده‌ی آهنگ میشود ناگه  میان مجلس پیمان صلح و آزادی  ندانم از چه سبب جنگ میشود ناگه  عجب زمانه عجب مردم و عجب دنیا  ببینی مسخره سرهنگ میشود ناگه  سیاه بخت ایم از این بیشتر مگو محمود  که آفتاب سیاه رنگ میشود ناگه ---?----------------------------------  بامداد پنجشنبه 19 عقرب 1401خورشیدی  که برابر میشود به November 10, 2022 ترسایی  سرودم  احمد محمود امپراطور ahmad mahmood imperator

دلم برای کسی تنگ میشود ناگه

گلوی من به تهی سنگ میشود ناگه

نگاه من بفتد در حوالی موهوم
 
غبار آیینه ام  زنگ میشود ناگه

به ذات آدمی تغیر خو فراوان است

وفا و دوستی نیرنگ میشود ناگه

جنون خیالم و بی باده مست و کیفورم

نفس کشیدن من بنگ میشود ناگه

اگر چه عزم سفر کردنی به سر دارم

هوای در بدری ننگ میشود ناگه

به یاد خاطره های گذشته می افتم

قیام قامت من چنگ میشود ناگه

به گریه سر کنم آغاز مصرع غزلم

به خنده خنده‌ی آهنگ میشود ناگه

میان مجلس پیمان صلح و آزادی

ندانم از چه سبب جنگ میشود ناگه

عجب زمانه عجب مردم و عجب دنیا

ببینی مسخره سرهنگ میشود ناگه

سیاه بخت ایم از این بیشتر مگو محمود

که آفتاب سیاه رنگ میشود ناگه
-----------------------------------

بامداد پنجشنبه 19 عقرب 1401خورشیدی

که برابر میشود به November 10, 2022 ترسایی

سرودم

احمد محمود امپراطور



[ یکشنبه 101/8/29 ] [ 9:55 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

استاد ادبیار زرینگر و احمد محمود امپراطور

امروز از بیماری فاضل دانشمند جناب محترم استاد ادبیار زرینگر صاحب

از طریق نمایه آقای غریو با خبر شدم با آقای غریو به تماس شدم

و شماره استاد را برایم لطف کردند.

همراهی استاد زرینگر تلفنی صحبت کردم و از سلامتی شان برایم اطمینان دادند

 ولی قبول خاطرم واقع نشد

پس از چاشت با جناب محترم عتیق الله بیقرار صاحب به عیادت استاد رفتیم

 امروز از بیماری فاضل دانشمند جناب محترم استاد ادبیار زرینگر صاحب  از طریق نمایه آقای غریو با خبر شدم با آقای غریو به تماس شدم  و شماره استاد را برایم لطف کردند.  همراهی استاد زرینگر تلفنی صحبت کردم و از سلامتی شان برایم اطمینان دادند   ولی قبول خاطرم واقع نشد  پس از چاشت با جناب محترم عتیق الله بیقرار صاحب به عیادت استاد رفتیم  خوشبختانه وضعیت صحی استاد را خوب یافتیم  نتایج معاینات شان را نیز از نظر گذاشتندم همه خوب بود  صرف استاد بنابه سالمندی  و سپری نمودن حساسیت های شدید فصلی  و نواسان فشار،  اندکی ضعیف شدن که نیاز به استراحت داشتند.  و من توصیه های نیز داشتم.  در اخیر  استاد مانند همیشه مرا مورد نوازش و تحسین قرار دادند  و سه جلد کتاب ارزشمند خود را با قلم توانای شان برایم اهداء نمودند.  شنبه 21 عقرب 1401 خورشیدی  با مهر  احمد محمود امپراطور

خوشبختانه وضعیت صحی استاد را خوب یافتیم

نتایج معاینات شان را نیز از نظر گذاشتندم همه خوب بود

صرف استاد بنابه سالمندی

و سپری نمودن حساسیت های شدید فصلی

و نواسان فشار،  اندکی ضعیف شدن که نیاز به استراحت داشتند.

و من توصیه های نیز داشتم.

 امروز از بیماری فاضل دانشمند جناب محترم استاد ادبیار زرینگر صاحب  از طریق نمایه آقای غریو با خبر شدم با آقای غریو به تماس شدم  و شماره استاد را برایم لطف کردند.  همراهی استاد زرینگر تلفنی صحبت کردم و از سلامتی شان برایم اطمینان دادند   ولی قبول خاطرم واقع نشد  پس از چاشت با جناب محترم عتیق الله بیقرار صاحب به عیادت استاد رفتیم  خوشبختانه وضعیت صحی استاد را خوب یافتیم  نتایج معاینات شان را نیز از نظر گذاشتندم همه خوب بود  صرف استاد بنابه سالمندی  و سپری نمودن حساسیت های شدید فصلی  و نواسان فشار،  اندکی ضعیف شدن که نیاز به استراحت داشتند.  و من توصیه های نیز داشتم.  در اخیر  استاد مانند همیشه مرا مورد نوازش و تحسین قرار دادند  و سه جلد کتاب ارزشمند خود را با قلم توانای شان برایم اهداء نمودند.  شنبه 21 عقرب 1401 خورشیدی  با مهر  احمد محمود امپراطور

در اخیر  استاد مانند همیشه مرا مورد نوازش و تحسین قرار دادند

 امروز از بیماری فاضل دانشمند جناب محترم استاد ادبیار زرینگر صاحب  از طریق نمایه آقای غریو با خبر شدم با آقای غریو به تماس شدم  و شماره استاد را برایم لطف کردند.  همراهی استاد زرینگر تلفنی صحبت کردم و از سلامتی شان برایم اطمینان دادند   ولی قبول خاطرم واقع نشد  پس از چاشت با جناب محترم عتیق الله بیقرار صاحب به عیادت استاد رفتیم  خوشبختانه وضعیت صحی استاد را خوب یافتیم  نتایج معاینات شان را نیز از نظر گذاشتندم همه خوب بود  صرف استاد بنابه سالمندی  و سپری نمودن حساسیت های شدید فصلی  و نواسان فشار،  اندکی ضعیف شدن که نیاز به استراحت داشتند.  و من توصیه های نیز داشتم.  در اخیر  استاد مانند همیشه مرا مورد نوازش و تحسین قرار دادند  و سه جلد کتاب ارزشمند خود را با قلم توانای شان برایم اهداء نمودند.  شنبه 21 عقرب 1401 خورشیدی  با مهر  احمد محمود امپراطور

و سه جلد کتاب ارزشمند خود را با قلم توانای شان برایم اهداء نمودند.

شنبه 21 عقرب 1401 خورشیدی

با مهر

احمد محمود امپراطور


[ یکشنبه 101/8/29 ] [ 9:32 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

  بس حذر کن ز گفته‌ی بیجا  طبع ما طبع تند خو دارد - احمد محمود امپراطور

بس حذر کن ز گفته‌ی بیجا

طبع ما طبع تند خو دارد

امپراطور


[ یکشنبه 101/8/29 ] [ 9:22 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

   هزاره بودم و هستم هزاره خواهم ماند  مدام در صدد راه و چاره خواهم ماند  نمی نهم سر تسلیم را به ظلم و ستم  نمی دهم حق خود را ‌و کاره خواهم ماند   برای صلح و صفا در جهان تلاش کنم  ز جنگ و جهل و جهالت کناره خواهم ماند  برای کشور خود تا دمی نفس دارم   تکاپو میکنم و  استواره خواهم ماند  قسم به خون شهیدان قسم به ناله بسمل  که دست بر نکشم آشکاره خواهم ماند  به خلق روی زمین باز میکنم ثابت  که در بیان و عمل با اداره خواهم ماند  ز هیچ چیزی نی ام کم ز هیچ کاری نی ام پس  به جمع آدم و عالم شماره خواهم ماند  هزار بار فتادم هزار بار شکستم  ز هیچ کس نه هراسم دوباره خواهم ماند  خلاصه عزم متین من است چون محمود  به دشمنان وطن سنگ خاره خواهم ماند  --------------------------  یکشنبه 17 میزان 1401 خورشیدی  که برابر میشود به 10/9/2022 ترسایی  سرودم  احمد محمود امپراطور    هزاره بودم و هستم هزاره خواهم ماند  مدام در صدد راه و چاره خواهم ماند  نمی نهم سر تسلیم را به ظلم و ستم  نمی دهم حق خود را ‌و کاره خواهم ماند   برای صلح و صفا در جهان تلاش کنم  ز جنگ و جهل و جهالت کناره خواهم ماند  برای کشور خود تا دمی نفس دارم   تکاپو میکنم و  استواره خواهم ماند  قسم به خون شهیدان قسم به ناله بسمل  که دست بر نکشم آشکاره خواهم ماند  به خلق روی زمین باز میکنم ثابت  که در بیان و عمل با اداره خواهم ماند  ز هیچ چیزی نی ام کم ز هیچ کاری نی ام پس  به جمع آدم و عالم شماره خواهم ماند  هزار بار فتادم هزار بار شکستم  ز هیچ کس نه هراسم دوباره خواهم ماند  خلاصه عزم متین من است چون محمود  به دشمنان وطن سنگ خاره خواهم ماند  --------------------------  یکشنبه 17 میزان 1401 خورشیدی  که برابر میشود به 10/9/2022 ترسایی  سرودم  احمد محمود امپراطور    هزاره بودم و هستم هزاره خواهم ماند  مدام در صدد راه و چاره خواهم ماند  نمی نهم سر تسلیم را به ظلم و ستم  نمی دهم حق خود را ‌و کاره خواهم ماند   برای صلح و صفا در جهان تلاش کنم  ز جنگ و جهل و جهالت کناره خواهم ماند  برای کشور خود تا دمی نفس دارم   تکاپو میکنم و  استواره خواهم ماند  قسم به خون شهیدان قسم به ناله بسمل  که دست بر نکشم آشکاره خواهم ماند  به خلق روی زمین باز میکنم ثابت  که در بیان و عمل با اداره خواهم ماند  ز هیچ چیزی نی ام کم ز هیچ کاری نی ام پس  به جمع آدم و عالم شماره خواهم ماند  هزار بار فتادم هزار بار شکستم  ز هیچ کس نه هراسم دوباره خواهم ماند  خلاصه عزم متین من است چون محمود  به دشمنان وطن سنگ خاره خواهم ماند  --------------------------  یکشنبه 17 میزان 1401 خورشیدی  که برابر میشود به 10/9/2022 ترسایی  سرودم  احمد محمود امپراطور ahmad mahmood imperator


هزاره بودم و هستم هزاره خواهم ماند

مدام در صدد راه و چاره خواهم ماند

نمی نهم سر تسلیم را به ظلم و ستم

نمی دهم حق خود را ‌و کاره خواهم ماند
 
برای صلح و صفا در جهان تلاش کنم

ز جنگ و جهل و جهالت کناره خواهم ماند

برای کشور خود تا دمی نفس دارم
 
تکاپو میکنم و  استواره خواهم ماند

قسم به خون شهیدان قسم به ناله بسمل

که دست بر نکشم آشکاره خواهم ماند

به خلق روی زمین باز میکنم ثابت

که در بیان و عمل با اداره خواهم ماند

ز هیچ چیزی نی ام کم ز هیچ کاری نی ام پس

به جمع آدم و عالم شماره خواهم ماند

هزار بار فتادم هزار بار شکستم

ز هیچ کس نه هراسم دوباره خواهم ماند

خلاصه عزم متین من است چون محمود

به دشمنان وطن سنگ خاره خواهم ماند
 --------------------------

یکشنبه 17 میزان 1401 خورشیدی

که برابر میشود به 10/9/2022 ترسایی

سرودم

احمد محمود امپراطور


[ دوشنبه 101/7/18 ] [ 11:12 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 151
بازدید دیروز: 350
کل بازدیدها: 1252743