از ثــــروتِ گــــدای توانگر بگو بخند
از خانه داری بی چِغ و بی در بگو بخند
در اوجِ کهکشانِ خودت بی خیال شو
در آسمانِ میکده ساغر بگو بخند
دل را بروی سنگِ صبر یکدمی گذار
از داغِ بیوفایی دلبر بگو بخند
آگاه شو از حقیقت دنیا و آخرت
بر گمراهان مسلم و کافر بگو بخند
در رزمگاه بجنگ و هدف را نشانه گیر
چون زخم های تازه به خنجر بگو بخند
جامی بزن ز رحمت العالمین و بعد
بر سختهای روزی ستمگر بگو بخند
دست پدر بگیر و پی خدمتش بیست
از روزگار دور به مادر بگو بخند
تا پیش از آن که مرگ بیاید به دیدنت
محمود یک دو قصه ای دیگر بگو بخند
----------------------------------
پنجشنبه 20 سنبله 1399 خورشیدی
که برابر میشود به 10سپتمبر 2020 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور