سال 63-13 زادم به کابل گشته است
سیزده حوت آخر ماه زمستان آمدم
روزگار من پر از پست و بلندی ها بود
چند روزی شاد و یک عمری پریشان آمدم
تحصیلات عالی من تا به حال عالی نشد
تحصیلات ابتدایی را کمـاکان آمدم
گر چه من از کودکی شوق سرودن داشتم
لیک از سال 90 جدی تر از آن آمدم
می سرایم شعر را در قالب و سبک کهن
گاه غزل گاهی مخمس ثبت دیوان آمدم
دارم آگاهی ز قرآن و حدیث و معرفت
من ز اجدادم در این هستی مسلمان آمدم
بخش ممتاز حیات من بود شعر و هنر
بخش های دیگری را نیز پرسان آمدم
با گیاهان آشنایی دارم و با سنگ ها
از طبیعت با خبر هستم گلستان آمدم
چشم زیبا بین و فکری مثبت اندیشم بود
با کمال فخر من این گونه انسان آمدم
با متاع و مال دنیا نیستم چندان رفیق
من در این مهمان سرا بی هیچ مهمان آمدم
هست احمد پیشوند نام و محمود اسم من
امپراطور هم پدر میگفت و این سان آمدم
--------------------
بامداد شنبه 15 اسد 1401خورشیدی
که برابر میشود به 2022/08/06 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور