دلم برای کسی تنگ میشود ناگه
گلوی من به تهی سنگ میشود ناگه
نگاه من بفتد در حوالی موهوم
غبار آیینه ام زنگ میشود ناگه
به ذات آدمی تغیر خو فراوان است
وفا و دوستی نیرنگ میشود ناگه
جنون خیالم و بی باده مست و کیفورم
نفس کشیدن من بنگ میشود ناگه
اگر چه عزم سفر کردنی به سر دارم
هوای در بدری ننگ میشود ناگه
به یاد خاطره های گذشته می افتم
قیام قامت من چنگ میشود ناگه
به گریه سر کنم آغاز مصرع غزلم
به خنده خندهی آهنگ میشود ناگه
میان مجلس پیمان صلح و آزادی
ندانم از چه سبب جنگ میشود ناگه
عجب زمانه عجب مردم و عجب دنیا
ببینی مسخره سرهنگ میشود ناگه
سیاه بخت ایم از این بیشتر مگو محمود
که آفتاب سیاه رنگ میشود ناگه
-----------------------------------
بامداد پنجشنبه 19 عقرب 1401خورشیدی
که برابر میشود به November 10, 2022 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور