خورشید تابنده عشق | ||
آفتاب ما به زیر ابر ها افتاده است نامه ای تقدیر بر دست بلا افتاده است دفتر گلزار را روزی که بلبل می سرود حسرتا امروز زیر دست و پا افتاده است بال پرواز همای آرزو بشکسته است کاروان گمراه و منزل ناکجا افتاده است خاطر آسوده در افسانه ها باید که جست لقمه ای نان از کف شاه و گدا افتاده است شیون زنجیر استبداد شد تا نوحه گر ناله ای مظلوم بر باد صبا افتاده است ارزش خورد و کلان دیگر ندارد جایگاه از وقار مرد و زن شرم و حیا افتاده است آدمی غرق است در ابحار تشویش و جنون چار اطراف جهان در ماجرا افتاده است تا قرار داد طبیب و قبر کن شد پایدار شد مرض بسیار و تاثیر از دوا افتاده است نی تواضع نی تحمل نی مروت نی وفاق پای اختاپوس وحشت هر کجا افتاده است گویی بمباران اسرائیل و جنگ غزه است هر طرف از چارچوب خود خطا افتاده است نیست فرجود به جز از درگه ای پروردگار شوربختی بسکه از ارض و سما افتاده است از چنین فرعونیان محمود باید داشت بیم چون که از دست کلیم الله عصا افتاده است ------------------------------- دوشنبه 02 دلو 1402 خورشیدی که برابر میشود به January 22, 2024 سرودم #احمد_محمود_امپراطور
[ دوشنبه 102/11/2 ] [ 3:6 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |