خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

 این حکایت زیبا و پر معنی را استاد بزرگوار جلالتمأب خردمند محترم  بیسواد ( س - ح - ر ) صاحب به تصویر من که  در پیاله قهوه    که آنهم توسط یکی از دوستان معنویم ترتیب شده بود پُست نمود و  منم خواستم به پاس قدردانی با دوستان و علاقمندانم شریک بسازم.  احمد محمود امپراطور  گویند : روزی دهقانی بادرنگ چندی که تازه چیده بود  خدمت سلطان محمود تحفه آورد ، سلطان راخوش آمد  وتحف? لایقش عطافرمود ه رخصتش نمود.  یکی از بادرنگهارا دونیم کرده نیمی بدست ایاز داد  وایاز بخوردن مشعول و به به کنان آن خیار بخورد  ولب به توصیف گشاد ، سلطان که ازبادرنگ خوردن  ایاز هم لذت برده بود و هم میخواست لب ترکند و  از بادرنگ بچشد دندانی به بادرنگ زد و  وجوید چون تخلی بادرنگ بدید جویده رادور اندخت  وروبه ایاز فرمود « این که تلخ بود وتو جرا بمن نگفتی » ایاز عرض کرد :  قربانت گردم سالهاازدست مبارک شیرینی خوردم  وکام شرین نمودم چگونه رواباشد که به بادرنگ تلخی روح مبارک  شمامکدرگردانم .  حال که جناب امپراتور لطفی فرموده و قهو? پیشکش فرموده اند  حتی بجان میخرم گر زهر هلاهل باشد . وجود نازنین از هر رنجی ، غمی والمی درامان الهی باشد .  حضرت استاد دوستتــ دارم.  سال های سال زنده و سلامت بمانی


این حکایت زیبا و پر معنی را استاد بزرگوار جلالتمأب خردمند محترم

بیسواد ( س - ح - ر ) صاحب به تصویر من که  در پیاله قهوه

  که آنهم توسط یکی از دوستان معنویم ترتیب شده بود پُست نمود و

منم خواستم به پاس قدردانی با دوستان و علاقمندان صفحه ای اجتماعم

شریک بسازم.

احمد محمود امپراطور


گویند : روزی دهقانی بادرنگ چندی که تازه چیده بود

خدمت سلطان محمود تحفه آورد ، سلطان راخوش آمد

وتحف? لایقش عطافرمود ه رخصتش نمود.

یکی از بادرنگهارا دونیم کرده نیمی بدست ایاز داد

وایاز بخوردن مشعول و به به کنان آن خیار بخورد

ولب به توصیف گشاد ، سلطان که ازبادرنگ خوردن

ایاز هم لذت برده بود و هم میخواست لب ترکند و

از بادرنگ بچشد دندانی به بادرنگ زد و

وجوید چون تخلی بادرنگ بدید جویده رادور اندخت

وروبه ایاز فرمود « این که تلخ بود وتو جرا بمن نگفتی » ایاز عرض کرد :

قربانت گردم سالهاازدست مبارک شیرینی خوردم

وکام شرین نمودم چگونه رواباشد که به بادرنگ تلخی روح مبارک

شمامکدرگردانم .

حال که جناب امپراتور لطفی فرموده و قهو? پیشکش فرموده اند

حتی بجان میخرم گر زهر هلاهل باشد . وجود نازنین از هر رنجی ، غمی والمی درامان الهی باشد .

حضرت استاد دوستتــ دارم.

سال های سال زنده و سلامت بمانی


[ چهارشنبه 93/2/10 ] [ 12:13 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 350
کل بازدیدها: 1264804