دوستان عزیز و سروران گرانقدر شب گذشته تاریخ 26 حوت 1393 هجری خورشیدی
که برابر می شود به 17 مارچ 2015 میلادی در پیام خانه صفحه اجتماعیم
پیام از نویسنده نکته سنج، بانوی هنرمند و نقاش چهره دست کشورم محترمه سلطانه رکین
دریافت کردم.
در این پیام ضمن درود و دعا و احوال پرسی یک تابلوی نقاشی شده از روی تصویرم
را بمن ارسال نموده و نوشته بودند که این نقاشی را با احساس و درد که
در دل داشتم و حرف های که از نگاه شما برداشت کردم
در کمتر از 45 دقیقه تمام نمودم شاید خیلی کمی و کاستی داشته باشد
اما من جوانه های احساسم را روی صفحه کاغذ نقش کردم.
عزیزانم واقعاً این بزرگواری بانو رکین برایم قابل قدر و ارج گذاری است
و من واژه ای در کمال لطف و احسان شان نمی یابم.
در حالیکه میدانم این گهر ناب سرزمین هنر و ادب از نظر صحی خوب نیستند
و برایشان قلباً نگران هستم، ولی دست قدرت و همت والا چون تخلص شان
استوار و بلند قامت است.
و به قوُت اندیشه بلند پرواز و کلک هنر، نام نامی خویش را ثبت جاودانه ها می نمایند
و این درس است برای افراد که پرده های سیاه ناامیدی
و غلفت در ی چشم و گوش و احساس شان را بسته است.
دوست بزرگوارم محترمه سلطانه رکین..!
من منحیث یک انسان و کمتر از یک ذره درین عالم هستی از شما با کمال ادب
و احترام عالم عالم تشکرات و امتنان می نمایم و به همت و افکار اندیشمندانه شما افتخار می کنم.
برایتان عافیت،خوشبختی و سعادت دارین را از پروردگار رحمان و رحمت استدعا دارم.
شاد و بهروز باشید و زنده گی در امور خیر بکامتان باد.
آمین
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان