

محبـــــــــت در دل تنگ آفریدند
بــــرای آشتـــــــی جنگ آفریدند
برِ افهـــــــام و تفهیــــــــمِ خلایق
لســــان و صوت وآهنگ آفریدند
ضعیفان گشتــه اند مستخدم زور
به شاهــان کاخ و اورنگ آفریدند
به قـــدرت تا رسد پای حریصان
سیـــــاست را، ز نیرنگ آفریدند
زمان را همرهی ساعت شمارند
به گام گیتــــــی فرسنگ آفریدند
دماغ نشــــــه ی دُردی کشان را
ز دود تـــــــازه ای بنگ آفریدند
شود آیینــــــــه تا روشنگرِ چشم
بساطِ تکیـــــه اش زنگ آفریدند
بهر جای که انسان پـــا نهادست
بـــــرای خویش فرهنگ آفریدند
رمیـــــدن را به آهو هدیه کردند
به مرغــــان فلک چنگ آفریدند
رخِ زیبـــــای عالــم پوشِ هستی
ندانــم از چــــه ارژنگ آفریدند
مکدر کی شود افــــــکار محمود
به مثـــــل آب بی رنگ آفریدند
-----------------------------
بامداد یکشنبه 12 جدی ( دی ) 1395 هجری خورشیدی
که برابر میشود به اول جنوری 2017 میلادی
ســـــــرودم
احمد محمود امپراطور
کابل/افغانستان