ای مـــونس روز بی نـــوایی برگرد
ای بنـــــده نـواز من، خدایی برگرد
در کوچـــه ی عاشقی بخون افتــادم
از حسن تــو می کنـــم گدایی برگرد
فریــــاد به هفت چـــرخ گردونم برد
تن ســـوخت بــه آتش جدایی برگرد
بدون تو من غریبــــه ی شهر هستم
بـــا حس دگــــر به رهنـمایی برگرد
بشکستــــم و تکه تکه شــد احساسم
آرامش جــــان و مـومیــــایی برگرد
دارد نفسِ تــــو دم ز عیسی مسیــح
برگرد کـــه می شـــوم فنایی برگرد
عطـر گل یاس و یاسمین استی بمن
چون رایحـه ی نغـز صبایی برگرد
تو خالــق عشقی و خودت میـــدانی
از این همــــه رنــج بیوفایی برگرد
محمود هنــوز چشـم بر راه تو است
ای سـرو سهی تو در کجایی برگرد
---------------------------------
پنجشنبه 26 اسد 1396 آفتابی
که برابر میشود به 17 اگست 2017 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور