سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

  ای بیوفایی بدخو آخر وفا نکردی  آنچه به غیر کردی بر آشنا نکردی  این شهر پر ز آدم باشد هزار افسوس  اما تو نیک و بد را از هم جدا نکردی  در مجلس رقیبان رفتی و گفتمت خیر  گفتن ز من شنیدی چون چرا نکردی  سگ هم نمیدهد پارس بر روی ناجوانمرد  آخر کمی چه داری سفله رها نکردی  صدبار آمدم من در پشت بارگاهت  یکبار هم بسویم امری بیا نکردی  زخمی فتاده بودم بر روی جاده‌ی دل  با دست پرنوازش زخمم دوا نکردی  از من خطا چه دیدی در رسم عشقبازی  ای پادشاه ظالم رحم به ما نکردی  کردم وصیت خود هرچه که دارم از تُست  بشنیدی و برایم ورد و دعا نکردی  هر دم شهید دیدی محمود ساده دل را  این گنج بی ریا را قدر و بها نکردی ---------------  سه‌شنبه 17 اسد 1402 خورشیدی  که برابر میشود به 8/8/2023 ترسایی  سرودم  احمد محمود امپراطور  - اشعار و غزلیات احمد محمود امپراطور شاعر افغانستانی AHMAD MAHMOOD IMPERATOR


ای بیوفایی بدخو آخر وفا نکردی

آنچه به غیر کردی بر آشنا نکردی

این شهر پر ز آدم باشد هزار افسوس

اما تو نیک و بد را از هم جدا نکردی

در مجلس رقیبان رفتی و گفتمت خیر

گفتن ز من شنیدی چون چرا نکردی

سگ هم نمیدهد پارس بر روی ناجوانمرد

آخر کمی چه داری سفله رها نکردی

صدبار آمدم من در پشت بارگاهت

یکبار هم بسویم امری بیا نکردی

زخمی فتاده بودم بر روی جاده‌ی دل

با دست پرنوازش زخمم دوا نکردی

از من خطا چه دیدی در رسم عشقبازی

ای پادشاه ظالم رحم به ما نکردی

کردم وصیت خود هرچه که دارم از تُست

بشنیدی و برایم ورد و دعا نکردی

هر دم شهید دیدی محمود ساده دل را

این گنج بی ریا را قدر و بها نکردی
---------------

سه‌شنبه 17 اسد 1402 خورشیدی

که برابر میشود به 8/8/2023 ترسایی

سرودم

احمد محمود امپراطور


[ جمعه 102/5/20 ] [ 4:49 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

بر باد کرده ژاله گل ارغوان ما   پر بسته است شوق طرب از روان ما  تیغ دو دم به جان رگ عشق میزند بیدادگر شد از چه سبب باغبان ما  خود کن قیاس پی به هدف بردن محال رو بر قفا نمود خر کاروان ما دل پر ز گفته و عمل از پا فتاده است  شاهین این دو کفه شده چون کمان ما در سرزمین معنویت ره نیافتیم  از بس شقی است ذهنیت ناجوان ما طالع مگو به تله‌ی غم مبتلاستیم  پر آفت است عافیت ناتوان ما  فیض ز بامداد جوانی نبرده ایم  جویا مشو ز رنگ بهاری خزان ما  آنقدر هم که لایق کم بینی نیستم  این تنگ چشمی تنگ نموده جهان ما  نزدیک لیک دور تر از هر دو عالم است  وامانده پشت پرده‌ی گیتی دهان ما  گوهر به مشتری نزد طعنه چون خذف  کان است کان نیست چو بایع دکان ما  محمود تا سخن زند از جوش نوبهار گردد بلند قامت سروی روان ما --------------?---- جمعه 06 اسد 1402 خورشیدی  که برابر میشود به 28 جولای 2023 ترسایی  سرودم  #احمد_محمود_امپراطور  #امپراطور


بر باد کرده ژاله گل ارغوان ما

پر بسته است شوق طرب از روان ما
 
تیغ دو دم به جان رگ عشق میزند

بیدادگر شد از چه سبب باغبان ما
 
خود کن قیاس پی به هدف بردن محال

رو بر قفا نمود خر کاروان ما
 
دل پر ز گفته و عمل از پا فتاده است

شاهین این دو کفه شده چون کمان ما
 
در سرزمین معنویت ره نیافتیم

از بس شقی است ذهنیت ناجوان ما
 
طالع مگو به تله‌ی غم مبتلاستیم

پر آفت است عافیت ناتوان ما
 
فیض ز بامداد جوانی نبرده ایم

جویا مشو ز رنگ بهاری خزان ما
 
آنقدر هم که لایق کم بینی نیستم

این تنگ چشمی تنگ نموده جهان ما
 
نزدیک لیک دور تر از هر دو عالم است

وامانده پشت پرده‌ی گیتی دهان ما
 
گوهر به مشتری نزد طعنه چون خذف

کان است کان نیست چو بایع دکان ما
 
محمود تا سخن زند از جوش نوبهار

گردد بلند قامت سروی روان ما
--------------?----
جمعه 06 اسد 1402 خورشیدی
که برابر میشود به 28 جولای 2023 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور


[ جمعه 102/5/20 ] [ 4:35 عصر ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 255
بازدید دیروز: 555
کل بازدیدها: 1210427