سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خورشید تابنده عشق
قالب وبلاگ
لینک دوستان

  خسته ام من ز شام تنهایی  خسته ام در سکوت بستر خویش  من به درد خود آشنا هستم  تو ز درد دلم چه میدانی  نکنی از برای فهمیدن  به زبان که می زند آتش  هوش و احساس داری و چشمی  نامه را پس چگونه میخوانی؟  بی اجل مردگان فراوان است  روی برهوتِ خشک و ناهموار  تو بیا وان یکاد و یاسین خوان  سوره ای حمد و قل هو الله را  که در این شهر خفته بیداران  نه بهار و نه بوی بارانی  قدمی سوی تربتم بگذار  با درود و دعا و بسم الله --------------------- سه شنبه 07 ثور 1400 خورشیدی که برابر میشود به 27 آپریل 2021 ترسایی سرودم احمد محمود امپراطور
  خسته ام من ز شام تنهایی  خسته ام در سکوت بستر خویش  من به درد خود آشنا هستم  تو ز درد دلم چه میدانی  نکنی از برای فهمیدن  به زبان که می زند آتش  هوش و احساس داری و چشمی  نامه را پس چگونه میخوانی؟  بی اجل مردگان فراوان است  روی برهوتِ خشک و ناهموار  تو بیا وان یکاد و یاسین خوان  سوره ای حمد و قل هو الله را  که در این شهر خفته بیداران  نه بهار و نه بوی بارانی  قدمی سوی تربتم بگذار  با درود و دعا و بسم الله --------------------- سه شنبه 07 ثور 1400 خورشیدی که برابر میشود به 27 آپریل 2021 ترسایی سرودم احمد محمود امپراطور  - تابلو های تک بیت های احمد محمود امپراطور

خسته ام من ز شام تنهایی

خسته ام در سکوت بستر خویش

من به درد خود آشنا هستم

تو ز درد دلم چه میدانی

نکنی از برای فهمیدن

به زبان که می زند آتش

هوش و احساس داری و چشمی

نامه را پس چگونه میخوانی؟

بی اجل مردگان فراوان است

روی برهوتِ خشک و ناهموار

تو بیا وان یکاد و یاسین خوان

سوره ای حمد و قل هو الله را

که در این شهر خفته بیداران

نه بهار و نه بوی بارانی

قدمی سوی تربتم بگذار

با درود و دعا و بسم الله
---------------------
سه شنبه 07 ثور 1400 خورشیدی
که برابر میشود به 27 آپریل 2021 ترسایی
سرودم
احمد محمود امپراطور

 


[ پنج شنبه 100/7/15 ] [ 10:13 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

 


خودت بر خودت حمد و یاسین بخوان  به ختم تو قاری نباشد نباشد - تابلو ها و تک بیت های احمد محمود امپراطور


خودت بر خودت حمد و یاسین بخوان

به ختم تو قاری نباشد نباشد

امپراطور


[ پنج شنبه 100/7/15 ] [ 10:1 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

  لا حول ولا قوه الا بالله  افتاده بدرد و محنت ایم و اکراه  بکشای درِ رحمت یزدانی را  هر چند ز ما سر زده بسیار گناه  احمد محمود  امپراطور

لا حول ولا قوه الا بالله

افتاده بدرد و محنت ایم و اکراه

بکشای درِ رحمت یزدانی را

هر چند ز ما سر زده بسیار گناه

امپراطور


[ پنج شنبه 100/7/15 ] [ 9:50 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]

  ما خدا خواهیم و فردوس برین مال خودش  تو عبادت ز بری کوثر و حورش نکنی احمد محمود امپراطور

ما خدا خواهیم و فردوس برین مال خودش

تو عبادت ز بری کوثر و حورش نکنی

امپراطور




[ پنج شنبه 100/7/15 ] [ 9:42 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]
سپاس فراوان از شاعر گرانقدر اکه اسفندیار نظر  که پارچه غزل مرا با رسم الخط سیریلیک تاجیکی برگردان نمودند. ???? ?? ???? ????: ????? ??????? ????????? ?? ??? ????? ????? ???????, ???? ?? ???? ?????? ??? ??????? ?????, ???? ?? ???? ????? ?????? ????????? ?? ?? ???? ???, ?? ????? ????? ???????????, ???? ?? ???? ???? ?????? ???? ???????? ???????, ???????????? ???????????, ???? ?? ???? ????????? ?????? ?? ?????? ????????, ??? ???? ???? ???? ???????, ???? ?? ???? ????? ??????? ??????? ??????????? ??, ?? ???????? ???? ???????, ???? ?? ???? ??????, ?? ???? ???????? ?? ???? ????????, ??????? ????????? ???????, ???? ?? ???? ?? ????? ????? ???? ??????? ??? ?????, ????????? ?????? ???????, ???? ?? ???? ????????? ?? ???? ????? ??????? ?????, ??????, ??? ???????? ?????, ???? ?? ???? #شما_چطور؟ شاعر: احمد محمود امپراطور ما در میان جنگ و جنونیم شما چطور؟ افتاده در کرانه ای خونیم شما چطور؟  گشته غرور مملکت ما به زیر پای ما بین خیلِ بوقلمونیم شما چطور؟  پیر و جوان و طفل و کهولان ماتمیم چشم انتظار کن فیکونیم شما چطور؟ ملاک مان فتاده به ناکار و نا پسند   در پنج قاره خوار و زبونیم شما چطور؟  غصه فشرده حلقوم خوشبختی های ما از حلقه های شادی برونیم‌ شما چطور؟ غیرت که نیست همتم از دست رفته است  محتاج  دشمنان جبونیم شما چطور؟ با فکر کهنه خاک بیابان غم خوریم درمانده ای جهیل فسونیم شما چطور؟  آهسته تر به گوش خودم میزنم سخن  محمود در مخافتِ دونیم شما چطور؟        #احمد_محمود_امپراطور

سپاس فراوان از شاعر گرانقدر اکه اسفندیار نظر
شاعر: احمد محمود امپراطور

ما در میان جنگ و جنونیم شما چطور؟

افتاده در کرانه ای خونیم شما چطور؟

گشته غرور مملکت ما به زیر پای

ما بین خیلِ بوقلمونیم شما چطور؟

پیر و جوان و طفل و کهولان ماتمیم

چشم انتظار کن فیکونیم شما چطور؟

ملاک مان فتاده به ناکار و نا پسند

در پنج قاره خوار و زبونیم شما چطور؟

غصه فشرده حلقوم خوشبختی های ما

از حلقه های شادی برونیم‌ شما چطور؟

غیرت که نیست همتم از دست رفته است

محتاج دشمنان جبونیم شما چطور؟

با فکر کهنه خاک بیابان غم خوریم

درمانده ای جهیل فسونیم شما چطور؟

آهسته تر به گوش خودم میزنم سخن

محمود در مخافتِ دونیم شما چطور؟


[ پنج شنبه 100/7/15 ] [ 9:25 صبح ] [ احمد محمود امپراطور ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 163
بازدید دیروز: 347
کل بازدیدها: 1215562