![احمد محمود امپراطور ahmad mahmood imperator](http://oi48.tinypic.com/316aex1.jpg)
رفت از پیش نظـــر فاطمـــه و لیــــلای من
در غم افتاداست از سر تا قدم اعضای من
تا شنیدم از کنار دوستان بر بست رخت
تا ثریا رفت شور و ، ناله و غوغای من
جام عمر خود تهی کرد از غمی دار فنا
لیک با مرگش شکست جام من و مینای من
این دل آرزده ام امشب بخون پر میزند
وای بر حال من و بر این ضعیفیهای من
اشک چشمم میکشد تصویر او در دیده ام
عالمی آیینه را بینی تو در سیمای من
خواهر ناز و چراغ دیده ی روز و شبم
بی تو امشب من چه سازم وای بر فردای من
چون کفِ خاکی که بر خیز ز طوفان بلا
هر دمی از جا به خیزاند تپیدنهای من
رفته طاقت از دل " محمود " خدایا صبر ده
ورنه از بی صبری خاکستر شود اجزای من
---------------------------------------------
چهارم دلو 1391 هجری خورشیدی
سرودم
احمد محمود امپراطور
افغانستان